ترنم و لباس جدید
یه روز صبح که مامان و بابا به بازار رفتند , من هم هوس بیرون رفتن کردم و به عمه جون گفتم :ترتر دده , تا اینکه عمه جون لباس پوشید و منو به خیابون برد و دور زدیم و بعدش به یه مغازه لباس کودک رفتیم و عمه جون این بلوز و شلوارو گل سر رو برام خرید البته گل سری که روی سرم هست رو خودم انتخاب کردم .
تهران - اردیبهشت 93
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی